افسانه های زیادی در مورد نگون بختی صاحب الماس امید (Hope Diamond) بر سر زبانهاست.
لویی چهاردهم الماس را به مادام دی مونوتسپان (Madame de Montespan)، داد اما او به زودی از دربار رانده شد. مدتی بعد جشنی بزرگ به افتخار شاه ترتیب داده شد و نیکولاس فرکوست (Nicolas Fouquet)، مدیر امور مالی، برنامه ای مفصل برگزار کرد. به این امید که دربار را تحت تاثیر قرار دهد. چه اهمیتی داشت که فرانسه در آستانه انقلاب شرایطی متزلزل داشت و وضعیت اقتصادی ملت اصلاً خوب نبود.
لویی چهاردهم الماس را به نیکلاس قرض داد اما بعد از مهمانی هر دوی آنها به اتهام اختلاس بازدشت شدند و الماس پس گرفته شد.
نیکلاس به قلعه ای تبعید شد که بعدها در همانجا از دنیا رفت. لویی چهاردهم، هم مدت کوتاهی بعد از آن به استراحتگاه خود برده شد. در حالیکه فقط چند نوکر جنازه او را تشییع می کردند. صاحبان بعدی الماس در دربار فرانسه شاهزاده لمبالی و ملکه ماری آنتوانت بوده اند که هر دو در جریان انقلاب فرانسه توسط گیوتین گردن زده شده اند.
الماس ناپدید شد و برای چندین سال هیچ خبری از آن شنیده نمی شد اما در سال 1830، یک الماس بزرگ آبی با شکلی متفاوت به وزن تنها 50/44 قیراط که در بازار انگلستان ظاهر شده بود توسط فردی به نام هانری توماس هوپ (Henry Thomas Hope)، یک بانکدار انگلیسی خریداری شد.
در سال 1913 لرد هوپ ورشکسته شد و دوباره الماس ناپدید شد و تنها زمانی کشف شد که به عنوان یک تکه جواهر بی ارزش در میان لوازم صحنه نمایش فروخته شد.
صاحب بعدی آن عبدالحمید دوم (Abdul Hamid II)، سلطان ترکیه بود. خلیفه اسرائیل (شاهزاده وفادار مالک جهان) و یکسری نامهای دیگر به او نسبت داده می شد اما مردمش او را عبدالملعون می نامیدند و قوانین ظالمانه او را دست کم نمی گرفتند. او به زور 450 هزار دلار از مردم گرفت و آن را به یک سندیکای فروش مجاز الماس پرداخت و آن را به سوبایا یکی از چهار زن عقدی و 233 ساکنین حرمش هدیه کرد.
او از الماس به خوبی مراقبت کرد اما نه به اندازه کافی. وی در کاخ بر علیه شاه شروع به توطئه کرد که شاه خبردار شد و او را اعدام کرد.
یک روز خانم اوالین والش مک لین (Evalyn Walsh McLean)، که در مراسمی در دربار ترکیه شرکت کرده بود، الماس آبی مشهور را دید و آرزو کرد که مالک آن باشد.
سالها گذشت و بالاخره عبدل دریافت که ملتش یک سری حقوقی دارند و فشاری که سیاست مداران بر وی می آورند باعث شد که الماس را به پاریس منتقل کرده و در معرض فروش قرار دهند. در همین ضمن حکومت او سرنگون شد و او حتی یک پنی برای جواهر دریافت نکرد و مبلغ مذکور توسط جانشینان وی در دولت ضبط شد.
خانم مک لین در ژانویه سال 1911 جواهر را خرید و اغلب از آن در جلسات حذبی مشهور خود در واشنگتن استفاده می کرد.
در سال 1949 دو سال پس از مرگ وی هری وینستون (Harry Winston)، مجموعه جواهرات او را که شامل نه تنها الماس امید (Hope Diamond) بلکه الماس ستاره شرق (Star of the East Diamond)، نیز بود خرید.
او بعدها آن را تقدیم به ملت خود کرده و در حال حاضر در واشنگتن دی سی در معرض نمایش است .
تصویری جالب از مدال حامل الماس امید قبل از اینکه به گردنبند الماس و طلا سفید که توسط کارتیه در سال 1910 ساخته شد، تبدیل شود.
در جهان تعداد زیادی جواهر با سابقه ای خاص خودشان است اما با در نشر گرفتن تمامی استانداردهای مقایسه بین شهرت یا بدنامی هیچ جواهر دیگری چنین تصویری را به اندازه الماس امید و لقب درخورش آبی فرانسه نشان نمی دهد. حقیقتاً الماس امید، در دربار جواهرات ملکه آنهاست.